10 کتاب برتر ادبیات داستانی دنیا
به گزارش واندر هنگر، روزنامه همشهری - آرش نهاوندی: در سالی که به طور مداوم اخبار فوری درباره خشونت و مرزبندی در جوامع از رسانه ها می شنویم و همگان در این فضای خشن در تلاشند تا هویت خود را حفظ نمایند، نویسندگان شناخته شده و نویسندگانی که به تازگی به خاطر آثارشان در میان کتابخوان ها شناخته شده اند با داستان هایی از عشق متعالی، رویارویی شجاعانه با قدرت و اتفاقات تاریخی که نباید آن ها را فراموش کرد، به میانه این بحث ها و جدل ها آمده اند و کتاب هایی نگاشته اند که ما با مطالعه آن ها بهتر بدانیم که هستیم، که بوده ایم و باید تبدیل به چه انسان هایی بشویم.
با ما همراه باشید تا با بهترین تور ویتنام با یکی از بهشت های روی زمین اشنا شوید و زیبایی های هوشی مین و هانوی را در سفر دلپذیری تجربه کنید.
2019 سال دو تایی ها بوده: 2 برنده جایزه نوبل، 2 برنده جایزه بوکر، درحالی که مقامات نوبل در امسال قول داده بودند که در هنگام اعطای جوایز نوبل ادبیات 2018 و 2019 نگاهی فراتر از اروپا داشته باشند. هر دوی این جایزه ها به 2 اروپایی داده شد. برنده نوبل ادبیات 2018 اولگا توکارچوک از لهستان معین شد و پیتر هانکه حامی و ستاینده سیاست های اسلوبودان میلوسوویچ در زمان جنگ بالکان و نسل کشی در صربرنیتسا برنده جایزه نوبل ادبیات 2019 شد.
ازدیگر سو، جایزه بوکر 2019 میان مارگارت آتوود به دلیل نگارش کتاب وصیت ها و برناردین اواریستو به خاطر نگارش کتاب دختر، زن، دیگران تقسیم شد. امسال همچنین نشریات و مجلات، فهرست های به نسبت گوناگون و متفاوتی از آثار برتر نگاشته شده در سال 2019 منتشر کردند. به همین جهت در زمان نگارش این مطلب تصمیم گرفتیم از 3 منبع برای نگارش این مطلب درباره 10 کتاب برتر سال استفاده کنیم.
دختر، زن دیگران
12 فصل، 12 شخصیت
برناردین اواریستو در امسال توانست با کتاب زن، دختر، دیگران جایزه بوکر 2019 را به طور مشترک با مارگارت آتوود از آن خود کند. در این کتاب تنها یک داستان روایت نمی گردد؛ در هر فصل از کتاب دختر، زن، دیگران، زندگی یکی از این 12 نفر روایت می گردد. اگر چه به داستان هر یک از این شخصیت ها در یک فصل به طور جداگانه پرداخته می گردد زندگی آن ها به دلیل وجود دوستان مشترک، افراد خانواده یا ملاقات های تصادفی با یکدیگر تلاقی می نماید.
فمینیسم، سیاست، پدرسالاری، پیروزیت و ارتباطات از موضوعاتی هستند که در زندگی شخصیت های این داستان مورد آنالیز قرار می گیرند. این رمان لبریز از احساسات عاشقانه و دربردارنده لحنی طنزآمیز است. برناردین اواریستو درباره دلایل نگارش این کتاب گفته است: من از این قضیه که زنان سیاهپوست بریتانیایی به وضوح در ادبیات به چشم نمی آمدند، بسیار احساس ناراحتی می کردم. من می خواستم داستان زندگی آنان را از اوان نوجوانی تا سنین پیری توضیح دهم. البته نمی خواستم به جهت زندگی آنان به صورت خطی نگاه کنم. راه های زیادی برای تفسیر دیگری وجود دارد. زنان از جهات بسیاری در جامعه به عنوان دیگران تلقی می شوند، حتی در بسیاری از اوقات زنانی هستند که دیگر زنان را دیگری می دانند.
پلنگ سیاه گرگ قرمز
روایتی افسانه وار از داستانی پر ماجرا
مارلون جیمز که در کارنامه نویسندگی اش یک جایزه بوکر نیز به چشم می خورد، با الهام از افسانه های آفریقایی آمیخته به وقایع پرتنش میان پادشاهی شمال و پادشاهی جنوب که 2 دولت متخاصم هستند، کوشش یک گروه از افراد مختلف برای پیدا کردن یک پسربچه گمشده را روایت می نماید و این روایت را تبدیل به یک ماجرای خارق العاده نموده است. این گروه در جریان جست و جو برای یافتن این پسربچه پا به جهانی بی رحم درون جنگل های پرپشت و انبوه می گذارند.
طرح این داستان به صورت فلش بک و روایت داستان بدون رعایت ترتیب تاریخی است. محور این داستان بر شخصیت یک فرد به نام جست وجوگر راسخ است. جست و جوگر مردی است که به دلیل مهارت هایش در شکار شناخته شده است. جست وجوگر که پیش تر قاعده ای برای خود معین نموده بود مبنی بر اینکه تنهایی کار کند، این بار این قاعده را می شکند و با گروهی که خود عضوی از آنان است به جست وجوی پسر بچه می فرایند.
در جریان این جست و جو است که او و گروه همراهش با حیوانات و افراد عجیبی رودررو می شوند. مارلون جیمز به مفاهیمی نظیر مبانی واقعیت، محدودیت قدرت، زیاده روی های جاه طلبانه، آرزوها، ماکیاولیسم، وظیفه و افتخار در لابه لای سطور این رمان و در فصل های مختلف آن اشاره دارد.
مردی که همه چیز را می دید
گذشته در آینده یا آینده در گذشته
اگر تاریخ مانند سالنی از آینه، گذشته را در حال بازتاب می داد و اگر وقایع کنونی جهانی سیاست را به مثابه یک تصادف تاریخی می توانستیم قلمداد کنیم آنگاه رمان مردی که همه چیز را می دید اثر دبورا لووی را که درباره داستان معماگونه مردی در 2 منطقه زمانی است که 2 تصادف رانندگی را نیز تجربه نموده، می توان رمانی تلقی کرد که در همه ادوار قابل خواندن است. می توان جهانی درونی را که لووی در این رمان ترسیم نموده فضایی بی ثبات توصیف کرد که آن گذشته و حال با یکدیگر همزیستی دارند.
در اواخر دهه 80 سائول قهرمان یا ضد قهرمان این داستان به برلین می رود تا تحصیل خود در رشته کمونیسم را در کشور های شرق اروپا تکمیل کند. داستان این رمان در واقع بر پایه حوادث عجیبی که با موضوع 2 تصادفی که در سال هایی 1988 و 2016 برای سائول رخ می دهد، نگاشته شده است. لووی در این کتاب قواعد متعارف روایت داستان را کنار می گذارد تا بتواند صندلی فرد و مجرمیت بشر در طول تاریخ را آنالیز کند. مردی که همه چیز را می دید از سبک داستانی کاملا نامتعارفی تبعیت می نماید و ارزش آن را دارد که این رمان را در فهرست بهترین کتاب های داستانی سال 2019 قرار دهیم.
بهشت ها
زندگی همزمان در عصر شکسپیر و نیویورک معاصر
خط زمانی داستان بهشت ها هم مشابه خط زمانی داستان مردی که همه چیز را می دید، ناپایدار و بی ثبات است. رمان پرمفهوم بهشت ها اثر ساندرا نیومن داستان زنی است که وجودی 2 بخشی دارد. او بعضی اوقات از خواب با شخصیتی مشابه شخصیت زن سیاه که در غزلیات شکسپیر انگلستان دوره رنسانس از وی نام برده شده بیدار می گردد و گاهی در نیویورک قرن بیست و یکم که اوضاع در آن به صورت روزمره در حال بدتر شدن است. کیت که رئیس یک کمپانی در نیویورک است در یک مهمانی با بن آشنا می گردد و این دو عاشق یکدیگر می شوند.
آن ها در حال شروع ایجاد یک رابطه نامزدی هستند، اما کیت زنی است که بیشتر در جهانی خیالات خود سیر می نماید. او بعضی از مواقع موقع برخاستن از خواب خود را در نقش امیلیا یا همان زن سیاه غزلیات شکسپیر در لندن سال 1593 می یابد. البته این تنها وجه داستان نیست، بلکه اقداماتی که کیت در نقش امیلیا در انگلستان دوره رنسانس انجام می دهد، باعث تغییر جهت کل تاریخ و حتی زندگی کیت در نیویورک 400 سال بعد نیز می گردد. این خیالات و اوهام خاتمه این تفکر را در ذهن کیت ایجاد می نماید که او قرار است جهان را نجات دهد.
خانه هلندی
داستان خانوادگی درباره میراث از دست رفته
در داستان خانه هلندی اثر آن پاچت، سیریل کانروی یک مرد خود ساخته دارای مستغلات ملکی زیاد، این خانه را به منظور سورپرایز کردن همسرش النا در سال 1946 خرید. دنی و مائوو، فرزندان سیریل و النا نیز در این خانه به دنیا آمدند. النا از این خانه بدش می آید و زمانی که دنی 3 ساله و مائوو 10 ساله می گردد، او خانواده خود را ترک می نماید و برای کار با فقرا به هندوستان می رود. دنی و مائوو پس از درگذشت پدرشان، توسط آندره آ، مادرخوانده شان از خانه هلندی بیرون انداخته می شوند.
این دو خواهر و برادر پس از خروج از این خانه کسی را به جز یکدیگر ندارند. مائوو پیروز می گردد برای دنی یک بورس تامین هزینه دانشگاهی در دانشکده پزشکی دانشگاه کلمبیا فراهم کند. دنی از دانشکده پزشکی فراغ التحصیل می گردد. این روایت زندگی این دو خواهر برای 5 دهه است. خانه هلندی یک داستان پریانی تاریک درباره 2 نفر است که نمی توانند بر گذشته خود چیره شوند و با وجود اینکه در جهت زندگی خود با پیروزیت هایی روبه رو می شوند، اما تنها زمانی که همدیگر را می بینند احساس آرامش می نمایند زمانی که این دو ناگزیر می شوند با افرادی که آنان را ترک نموده اند دوباره روبه رو شوند، رابطه برادری لوس و خواهری همواره مراقب و محافظ، برای نخستین بار به طور جدی محک می خورد.
زمین در حال ناپدیدشدن
داستانی از ترس و نگرانی زنانه
در نخستین فصل این کتاب که نخستین رمان جولیا فیلیپس نیز محسوب می گردد، 2 دختر جوان کامچاتکایی (شبه جزیره ای در منتهی الیه جنوب شرقی روسیه) ناپدید می شوند. این دو دختر یکی 12 ساله و دیگری 11 ساله هستند. تحقیقات پلیس نیز در این زمینه بی نتیجه می ماند. این واقعه موجی از شوک و شگفت زدگی را در دهکده زادگاه آنان ایجاد می نماید. در این جامعه در هم تنیده، هر فردی با این واقعه به نحوی دست به گریبان است.
در ادامه این رمان به داستان زنانی پرداخته می گردد که ناپدید شدن این دختران تأثیر منفی روی آنان گذاشته است. نیویورک تایمز با عالی توصیف کردن این کتاب به عنوان نخستین رمان یک نویسنده می نویسد: هدف از نگارش این داستان ها متحد کردن یک جامعه به دلیل وقوع یک تراژدی نیست که البته نویسنده یک رمان دارای مضمون داستانی متعارف تر چنین هدفی را برای خود تعریف می کرد. در واقع هدف از نگارش این کتاب نشان دادن آسیب های روحی و روانی، شخصی، فرهنگی و احساسی است که به هر زن کامچاتکایی به دلیل ناپدید شدن این دو دختر وارد شده است. در مجموع می توان گفت رمان زمین در حال ناپدید شدن یک داستان چندوجهی است که به زندگی درونی زنان، ضعف ها و شنمایندگی آنان، آرزو ها و رویاهایشان می پردازد.
غریبه ها و پسرعمو ها
کوشش برای حفظ نظم اجتماعی
لیه هیگر کوهن در کتاب درباره غریبه ها و پسرعموها داستان خانواده ای را روایت می نماید که میزبانی سایر اعضای خانواده را در یک عروسی بی نظم و ترتیب بر عهده دارند. در واقع یک داستان سرگرم نماینده درباره خانواده، فرهنگ، حافظه و جامعه است. بنی والتر در یک شهرکوچک روستا مانند به نام راندل جانکشن خود را آماده می نمایند که عروسی دختر بزرگشان سلم را برگزار نمایند. یک مراسم ازدواج می تواند اتفاق خیلی خوشایندی باشد که در خانه دوست داشتنی شان برگزار می گردد.
اما والتر و بنی یک راز دارند. یک خانواده جدید به راندل جانکشن آمده و با اقداماتش ثبات و نظم اجتماعی در این شهر کوچک را تهدید می نماید. در نتیجه بنی و والتر با شرایطی جدید روبرو می شوند. در این شرایط آن ها ناگزیر باید با اقدامات این خانواده مقابله نمایند تا بتوانند هارمونی و نظم و هماهنگی در شهر کوچکشان را حفظ نمایند. عمه گلاد مسن ترین عضو خانواده بنی و والتر برای شرکت در مراسم عروسی در حالی از راه می رسد که خاطرات گذشته درباره اتفاق ترسناکی که برای وی در دوران کودکی در راندل جانکشن اتفاق افتاده همچنان ذهنش را آزار می دهد. عمه گلاد در ادامه روایتی از جزئیات این حوادث و نقشی که خود وی ایفا نموده ارائه می دهد.
مدرسه توپکا
توپکاروایتی غیرمستقیم از زندگی بن لرنر
نام بن لرنر با نگارش کتاب مدرسه توپکا در بسیاری از فهرست های 10 کتاب برتر سال جای گرفته است. این کتاب نیز مانند سایر آثار بن لرنر مملو از عناصر خود زندگینامه ای است. نام شخصیت اصلی مدرسه توپکا، که سومین رمان بن لرنر محسوب می گردد، آدام گوردون است، درست مانند نام راوی کتاب خروج از ایستگاه آتوچا (اثر قبلی بن لرنر). لرنر در داستان مدرسه توپکا میان خشونت مردان جوان سفیدپوست با اوضاع سیاسی در کشورش ارتباط مستقیمی می بیند.
نام مدرسه که در عنوان کتاب آمده در واقع به یک بنیاد یا جامعه ای از روانشناسان پیشرو که در توپکا زندگی می نمایند، اشاره دارد. پدر و مادر آدام گوردون، شخصیت اصلی داستان عضو این بنیاد هستند و هر یک دو فصل از این کتاب هشت فصلی را روایت می نمایند. در جهانی واقعی هاریت مادر واقعی بن لرنر هم یک روانکاو شناخته شده است که در بنیاد منینگر عضویت دارد. در کتاب مدرسه توپکا مادر و پدر آدام، جین و جاناتان نیز با وجود اینکه عضو بنیاد تروپکا هستند در زندگی خود احساس خوشحالی نمی نمایند. یکی از سؤالاتی که در کتاب مطرح می گردد این است که آیا ما خود را به آن خوبی می شناسیم، در صورت شناخت بیشتر خود همچنان نسبت به یکدیگر رفتار خشنی بروز می دادیم؟
برف روب خود را از روی استخوان مردگان بران
نامه هایی از پیرزن راوی مرگ های اسرار آمیز
اولگا توکارچوک که برنده جایزه بوکر ادبی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 2018 شده و کتاب گریزها اثر وی به تازگی توسط فریبا ارجمند به فارسی برگردانده شده است، این بار با کتاب برف روب خود را از روی استخوان مردگان بران در فهرست 10 کتاب برتر 2019 از نگاه مجله تایم قرار گرفته. توکارچوک در برف روب خود را از روی استخوان مردگان بران، ذهن خلاق و خیال برانگیز خود را بر داستان زن لهستانی شصت و چند ساله ای به نام ژانینا متمرکز نموده که علاقه ماورایی (آن جهانی) به حیوانات دارد.
ژانینا که پیرزنی گوشه گیر در روستایی لهستانی است، اوقات خود را با ترجمه آثار ویلیام بلیک، شاعر انگلیسی و ترسیم جداول پیچیده نجومی و مراقبت از خانه همسایگان ثروتمند خود می گذراند. ذهن او ظاهرا بر حال متمرکز است، اما در واقع او بیشتر ذهن خود را بر ابدیت متمرکز نموده است. این ویژگی از او یک راوی خوب برای روایت تعدادی از مرگ های اسرار آمیزی که در دهکده اش اتفاق افتاده ساخته است. او به پاسگاه پلیس دهکده نامه هایی می نویسد و در این نامه ها توضیح می دهد که به دلیل کار هایی که ما اغلب بدون فکر کردن درباره آن ها انجام می دهیم خشونت در سراسر جهان در حال گسترش است.
آرشیو بچه های گمشده
آینه ای تمام نما از جهانی امروزی
این سومین کتاب والریا لویسیی، نویسنده مکزیکی و نخستین کتاب وی به زبان انگلیسی است. او در این کتاب به بحران بزرگی که در حال حاضر بچه ها دچار آن هستند، می پردازد. بحران بچه های که از مرز ها گذر می نمایند و حین گذر از مرز ها جان خود را از دست می دهند یا دستگیر می شوندو یا به همراه مراقبان خود از آمریکا دیپورت می شوند. داستان این رمان بر یک زوج و 2 فرزندشان که نامی از آن ها در کتاب به میان نمی آید. این زوج به همراه فرزندانشان در حال اجرا سفری از نیویورک به مرز مکزیک هستند. این دو زوج در حال اجرا تحقیقات مستقل قوم نگارانه هستند و زندگی شان در آستانه فروپاشی است. زن در کوشش است تا به یک زن مکزیکی مهاجر یاری کند فرزندش را بیابد. فرزند این زن مکزیکی در زمان کوشش وی برای عبور از مرز ناپدید شده است.
خواندن این رمان هم در خواننده ایجاد خشم و نفرت می نماید و هم حالت دلسوزانه ای را در وی برمی انگیزاند. کدام کتاب است که تا این حد احساسات متضادی را در خواننده خود ایجاد کند؟ این در واقع توانایی والریا لویسیی را در نگارش رمان نشان می دهد. رمان آرشیو بچه های گمشده در فهرست نامزد های جایزه بوکر و جایزه زنان برای برترین رمان داستانی سال 2019 قرار گرفته بود.
منبع: برترین ها